عـقــــل ...
زنگ فلسـفه بود ؛ موضوع درس راجب خــدا بود ...
استاد پرسید: (آيا کســی هست که صدای خداراشنیده باشد؟)
کســی پاسخ نداد .
استاد دوباره پرسید: (آيا کســی هست که خدارا لمس کرده باشد؟)
دوباره کســی پاسخ نداد .
استاد برای سومین بار پرسید: (آيا کســی هست که خدارا دیده باشد؟)
برای سومین بار هم کســی پاسخ نداد .
استاد با قاطعـیت گفت پس خدا وجود ندارد ...
برادر خداشناسی که بااین استدلال مخالف بود از استاد اجازه خواست تا صحبت کند ...
ازجایش برخاسـت و از همکلاسهایش پرسید:
(آيا کســی هست که صدای عقل استاد را شنیده باشد؟)
(آيا کســی هست که عقل استاد را لمس کرده باشد؟)
(آيا کســی هست که عقل استاد را دیده باشد؟)
کســی پاسخ نداد .
دانشجو گفت : پس نتیجه میگیریم که استاد عــقـــــــــل ندارد ...
کلیککک کن دوستممم